نگاهی به کتاب علم و نابخردی

کتاب علم و نابخردی از انتشارات انجمن فيزيك ايران است و شما را با مباحث جالبي در زمينه علم و شبه‌علم و بحث و جدال بين دانشمندان آن آشنا مي‌كند.

بخشي از خلاصه مطالب چنين است:

یكی از مهمترین دستاویزهای شبه دانشمندان توسل به ماجراهای تاریخ علم است. آنها گالیله و كوپرنیك و پاستور را مثال می‌زنند كه مورد قبول دانشمندان زمان خود واقع نشدند. اما از تجربه كسانی چون گالیله و پاستور چه درسی می‌توان گرفت؟ به نظر انقلابی‌های ادعایی ما، آن درس این است كه سودازده‌های امروز ممكن است گالیله‌ها و پاستورهای فردا باشند. انقلابی‌های ادعایی ما در توسل خود به تاریخ دو فرض را در نظر می گیرند. یكی اینكه رفتار جامعه علمی با گالیله و پاستور غیرمنصفانه بوده است، دیگر اینكه كسانی چون گالیله و پاستور در روزگار خود سودازده به شمار می‌آمدند. هر دو فرض را می‌توان نقد كرد. اتهام به دانشمندان زمان گالیله در اینكه تسلیم نشدند اصلاً اتهام بجایی نیست. اتفاقاً آنها وظیفه‌شان را انجام دادند. آنها باید نظریات گالیله و پاستور را زیر سئوال می‌بردند و نقد می‌كردند. آن كه كار علمی می‌كند حتماً تحمل نقد را دارد، آن هم نه تنها نقد از سوی دیگر دانشمندان بلكه نقد از سوی طبیعت. اصلاً همین كه دانشمندی برای آزمون نظریه خود آزمایشی طراحی می‌كند یعنی خود را در معرض نقد طبیعت قرار می‌دهد. دادگاهی جدی كه با كسی شوخی ندارد و هیچ كس هم نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. سنت و روش علمی به خاطر چنین نقدهایی از سوی طبیعت و دیگر دانشمندان بقا یافته و پیشرفت كرده است. ظاهراً اتهام آنها آن بود كه به محض اینكه باید تسلیم می‌شدند، نشدند. با نگاه دقیقی به تاریخ علم می بینیم مخالفت دانشمندان وقت با گالیله و پاستور آنقدر كه بعضی‌ها می‌خواهند باور كنیم احمقانه و غیرمنطقی نبوده است. اگر نظریات و روش‌های قدیمی ریشه دواندند به دلیل یكدندگی یا تنبلی جامعه علمی نبود، بلكه به این خاطر بود كه توانسته بودند سالیان دراز از آنها استفاده كنند. در واقع اگر جامعه علمی عقاید گالیله و پاستور را بدون جدل می‌پذیرفت غیرمنطقی بود. فرض دوم هم قابل اتكا نیست، منظور ادعایی است كه گالیله و پاستور در زمان خود سودازده به حساب می‌آمدند و مورد تایید دانشمندان زمان خود نبودند. اتفاقاً این دو دانشمند آنقدر شناخته شده بودند و قبل از آن كارهای دیگری انجام داده بودند كه جامعه علمی آنها را می‌شناخت، و به نظریاتشان توجه می‌كرد.

اطلاعات بيشتر را از سايت بخوانيد.





چند نكته از برگه‌هاي امتحاني

در سوالي مطرح كرده بودم:
«اگر يك ميله باردار را به كلاهك الكتروسكوپ تماس دهيم و سپس برداريم، دليل اينكه ورقه‌هاي الكتروسكوپ از يكديگر دور مي‌شوند، چيست؟»

پاسخ بعضي از دانش‌آموزان:
1- براي اينكه يكديگر را جذب نمي‌كنند.
2- چون هر دو باردار شده‌اند و به همين دليل يكديگر را جذب نمي‌كنند.
3- چون همگرا نيست و همبستگي ندارد.





گزارش تخلف
بعدی